بسم رب الحسین (ع)

سلام

دوباره متن های غیر کوتاه ...

تقصیر خودم نیست مجبور می شم . شاید به دلیل حرف حاجی انجویه برای این که نور ندارم مجبورم زیاد بگم ...

راستی سلام حسن ک نظری ...

پستم با بقیه که تسلیت گفتن رفتنت رو متفاوته ...

راستی حاجی پناهیان هم دلش خوشه ها ...  به در و دیوار گیر می ده ... آرمان خواهی یعنی چی ؟؟؟ اومده تو مجلس حسن نظری داره راجع به زمان شناسی و این که گیر بدید صحبت می کنه .... حسن نظری هم دلش خوش بود ... خیلی سرخوش می زد بنده خدا ها ... هرچند که خوب رفتنش رو همه تونستن ازش استفاده کنند و حسن رو به خودشون بچسبونن... مدیر هم اعلام می کنه که ما افتخار داریم که حسن اینجا رو حسینیه اینترنتی اسمش رو گذاشته ... خوب شد مردی ها اگه هنوز زنده بودی که مدیر نمی تونست اینجوری بگه ... به نظر من مدیر هم رفته تو فاز همون مثبت هایی که به قول حاجی پناهیان اون قدر خوبند که حال آدم رو بهم می زنن ... یه سر از اون دنیا به وبلاگ های منتخب حسینیه اینترنتی که می گفتی بزن ... آدمک ها هم منتخب می شه ... خوب شد مردی ها ... چون دیگه نمی تونی بگی منظورت این نبود ... مطالب منتخب رو که نگو ... پر بازدید های حسینه رو هم یه سر بزن ... می گن سرور حسینیه روی صدا و سیماست ... اگر من یه آدم بی شعور و هالو باشم که بگم صدا و سیما ضرر نمی زنه ( حاجی پناهیان می گفت تو مجلست) تازه از پروتکل های دانشوران صهیونیست هم گفت ... بنده خدا حاج آقا پناهیان هم مشکل داره ها ... تصمیم گرفتم اینجا رو از امروز که فرداش سالگرد تو هست تا آخر صفر حسینه کنم ... نه برا سینه زنی بلکه اول برای مبارزه و بعدش هم برا روضه و شور گرفتن ... اینجا حسینه است ... من قبل از اینکه وبلاگ نویس باشم هیئتی هستم ...اینجا حسینه است ... حسن آقا قدم رنجه بفرمایید ...

بی خیل دیگه ...

اسلام علیک یا ابا عبد الله ...

بسم الله

سلام

نمی دونم چرا وقتی حرمش رو می بینم به وجد می یام .نمی دونم چرا برام اینقدر آشناست .

به قول یکی از رفقا باید امروز رو بترکونیم . آخه ما یه امام رضا (ع) که بیشتر نداریم .

یکی می گفت از این الفاظ استفاده نکن ولی نمی دونم چرا اینقدر دوست دارم بلند داد بزنم که امام رضا (ع) نوکرتم اساسی.

کسی که راهی جنونه / زیاد تو دنیا نمی مونه

نماز وصلش و می خونه / با نغمه نقاره خونه

....هی ... بی چاره دلم / بیچاره دلم /بیچاره دلم . حسن نظری به یادت هستم شب تولدی اساسی .

در پناه مهدی (عج)

بسم رب الشهدا

آن ها که عاشق خدا شدند و به محضر او شتافتند.

امروز خیلی فرق داره بر خلاف رفقایی که می خواستند بروز کنن من می خوام رفرش کنم .

برا همین قسمتی از زندگی نامه شهید آوینی رو به قلم خودش می ذارم :

با شروع انقلاب اسلامی حقیر تمام نوشته های خویش را اعم از تراوشات فلسفی ، داستان کوتاه ، اشعار و ... در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که « حدیث نفس » باشد ننویسم و دیگر از خودم سخنی نگفتم .

وقتی دوستان دارن این متن رو می خونن تنها باقی مونده سه چهار سال پیش یا به قولی دوره روشنفکر نمایی رو که 3 تا عکس بود سوزندم و دیگه هم دوست ندارم از گذشته ام حرف بزنم از خدا هم می خوام که از اون دوران نه چیزی یادم بمونه نه اون کسانی که چیزی از گذشته ام براشون گفتم چیزی تو ذهنشون بمونه .

از این به بعد می خوام از داشته هام مایه بذارم از اون چیزی که هستم نه از نماز باحالی که قبلا خوندم نه از دعای عهد هایی که دو سال پیش خوندم و الآن دارم باهاش حال می کنم می خوام فکر کنم تا بفهمم الآن چرا خیلی چیز ها بده . دیگه نمی خوام به رفقا بگم من تجربه کردم بد بوده می خوام از خدا بگیرم که همیشه بدونم تو هر زمان چرا چیز ها بده چرا خوبه .

دیگه هم راجع به خودم دوست ندارم چیزی بگم هرچی بودم خدایا خودت ستار العیوبی به قول عمه خدا بیامرزم 12-13 سال پیش می گفت خدایا پاکمون کن بعد خاکمون کن بعدش هم زخم بستر گرفت یه ماه زجر کشید بعد رفت خدایا هر چی بوده بین خودمون نگهدار بعد پاکمون کن بعد هم خاک شدن دیگه خیالی نیست .

یا علی .

خدایا تا ظهور دولت یار / گل پیغمبر ما را نگهدار

اللهم عجل لولیک الفرج.

بسم رب الشهدا

در مرام ما رفیقان نیست رسم ترک دوست /عهد با هر کس ببندیم جانمان در دست اوست

سرا پا اگر زرد و پژمرده ایم /ولی دل به پاییز نسپرده ایم

چو گلدان خالی لب پنجره /پر از خاطرات ترک خورده ایم

اگر داغ دل بود ما دیده ایم /اگر خون دل بود ما خردیم

اگر دل دلیل است آورده ایم/ اگر داغ شرط است ما ما دیده ایم

اگر دشنه دشمنان گردنیم / اگر خنجر دوستان گرده ایم

گواهی بخواهید اینک گواه/همین زخم هایی که نشمرده ایم

دلی سربلند و سری سر بزیر/ از این دست عمری به سر برده ایم

ما به این راحتی ها نمی ریم هنوز جا زیاد داریم

خدایا تا ظهور دولت یار /گل پیغمبر ما را نگهدار

اللهم عجل لولیک الفرج

بسم رب المهدی (عج)

امام رضا (ع) نوکرتم...

دوباره امام رضا (ع) ما رو طلبید...

امروز می رم مشهد ...

قرار ما امام رضا(ع) .... یه سحر زیر نور ماه

توصحن جامع رضوی.... روبروی گنبد شاه

بادل بشکسته و اشک ....می ریم پیش امام رضا

تا بگیریم با رفقا .... تذکرهی کرب و بلا

یه ارتباط خوبیه میون طوس و کربلا 

                هروقت دلم تنگت می شه میرم پیش امام رضا

پنجره فولاد رضا برات کربلا می ده 

                 هرکسی کربلا می ره از حرم رضا میره